داستان کوتاه به زبان انگلیسی (شماره 6)

Harry did not stop his car at some traffic-lights when they were red, and he hit another car . Harry jumped out and went to it. There was an old man in the car. He was very frightened and said to Harry, ‘’What are you doing? You nearly killed me!’’

‘’Yes ,’’ Harry answered, ‘’ I`m very sorry.’’ He took a bottle out of his car and said, ‘’Drink some of this. Then you`ll feel better .’’ He gave the man some energy drink, and the man drank it, but then he shouted again, ‘’You nearly killed me’’ !

Harry gave him the bottle again, and the old man drank a lot of the energy drink. Then he smiled and said to Harry, ‘’Thank you. I feel much better now. But why aren`t you drinking?’’
‘’Oh, well,’’ Harry answered, ‘’ I don`t want any energy drink now. I`m going to sit here and wait for the police. ‘’

 

معنی فارسی: هری پشت چراغ راهنمایی وقتی که قرمز بود توقف نکرد، و زد به ماشینی دیگر

هری از ماشین به بیرون پرید، در ماشین دیگر پیرمردی بود که خیلی ترسیده بود، و به هری گفت داری چیکار میکنی؟نزدیک بود منو به کشتن بدی.

هری: بله من خیلی عذر خواهی میکنم. هری از داخل ماشینش بطری بیرون آورد و به پیرمرد گفت کمی از این بنوش سپس احساس بهتری میکنی، اون به مرد مقداری نوشیدنی انرژی زا داد و مرد نوشید، ولی دوباره داد زد تو نزدیک بود منو بکشی.

هری دوباره بطری را به پیرمرد داد، و پیر مرد تمام بطری را نوشید. سپس با لبخند به هری گفت ممنون الآن احساس بهتری میکنم. ولی چرا تو خودت نمیخوری؟

هری: اوه خب من الآن هیچ نوشیدنی انرژی زایی نمیخوام، الآن میشینم اینجا و منتظر میشم پلیس بیاد.

موسسه زبان های خارجه فردای سبز کویر کرمان.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید:http://www.instagram.com/fskacademy

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *